اکنون که تنها دیدمت، لطف ار نه آزاری بکن
سنگی بزن، تلخی بگو، تیغی بکش، کاری بکن
گیرم نداری میل من، ای مردم چشمم، گهی
از گوشۀ چشمی به ما، نظارهیی باری بکن
ای یوسف جان، میخرد خلقی به جان وصل تو را
رسم گرانجانی بهل، میل خریداری بکن
مُردیم دور از روی تو، در خانه مانی تا به کی؟
بیرون خرام آخر گهی، گلگشت بازاری بکن
تا کی طبیب عاشقان، غافل ز حالت بگذرد
اهلی بکِش آهی ز دل، یا نالۀ زاری بکن
***
اهلی شیرازی
تولد: حدود 858 ه.ق. احتمالا در شیراز، درگذشت: 942 ه.ق. در شیراز