چون باده میكند مست، ما را هوای باران
دريای نشأه خيزد، از قطرههای باران
مینا به پای ساغر، چون سر نهد به سجده
چيزی دگر نخواند، غير از دعای باران
روزی كه نيست چشمم، از جوش گريه پر آب
در كارخانه ابر، خالی است جای باران
دارند بر سر دست، جانهای تلخ و شيرين
باران برای ساغر، ساغر برای باران
طغرا مباش غافل، زين ابر خرقه آبی
پيری است سبحه بر كف، از قطرههای باران
***
طغرای مشهدی
تولد: حدود 1000 ه.ق. در مشهد (يا اطراف آن)، درگذشت: پيش از 1078 ه.ق. در كشمير