گفتا: تو از کجايی کآشفته می نمايی؟
گفتم: منم غريبی از شهر آشنايی
گفتا: سر چه داری کز سر خبر نداری؟
گفتم: بر آستانت دارم سر گدايی
گفتا: کدام مرغی کز اين مقام خوانی؟
گفتم: که خوش نوايی از باغ بينوايی
گفتا: به دلربايی ما را چگونه ديدی؟
گفتم: چو خرمنی گل در بزم دلربايی
گفتا: چرا چو ذره با مهر عشق بازی؟
گفتم: از آن که هستم سرگشته ی هوايی
گفتا: من آن ترنجم کاندر جهان نگنجم
گفتم: به از ترنجی ليکن به دست نايی
گفتا: بگو که خواجو در چشم ما چه بيند؟
گفتم: حديث مستان سرّی بود خدايی
***
خواجوی کرمانی
(تولد: 689 ه.ق. در کرمان، درگذشت 753 ه.ق. در شيراز)
Link