دوچشم مست توخوش می کشند ناز از هم
نمی کنند دو بد مست احتراز از هم
شدی به خواب و بهم ریخت خیل مژگانت
گشای چشم و جدا کن سپاه ناز از هم
میان ابرو و چشم تو فرق نتوان داد
بلا و فتنه ندارند امتیاز از هم
شب فراق تو بگسیخت در کف مطرب
ز سوز سینۀ من پرده های ساز از هم
به باغ سرو و صنوبر چو قامتت دیدند
خجل شدند ز پستی دو سرفراز از هم
تو بوسه از دو لبت دادی و صبوحی جان
به هیچ وجه نگشتیم بی نیاز از هم
***
شاطر عباس صبوحی قمی
(تولد: 1257 ه.ق، درگذشت: 1315ه.ق.)
Link