حسن اگر این است ناصح همچو ما خواهد شدن
چوب تر آخر به آتش آشنا خواهد شدن
از دم تیغ است سیر مرغ بسمل تا به خاک
دل گر از دست تو بیرون شد کجا خواهد شدن
یک ره ار دستم به دامان تو گردد آشنا
پنجۀ من بر سرم بال هما خواهد شدن
هر در نگشوده ای دارد ز استغنا کلید
همچنانش واگذار ای دل که وا خواهد شدن
بیشتر هر چند بر کام جهان چسبیده ای
بیشتر از دست چون رنگ حنا خواهد شدن
می رود تا کوکب بخت مرا آتش زند
هر شرر کز صحبت آتش جدا خواهد شدن
گر فلک این گونه بر ما تنگ می گیرد کلیم
وسعت آباد جهان چشم گدا خواهد شدن
***
کلیم کاشانی
(تولد: حدود 990ه.ق. در همدان، درگذشت: 1061ه.ق. در کشمیر)
Link