كی رفتهای ز دل كه تمنا كنم ترا؟
كی بودهای نهفته كه پيدا كنم ترا؟
غيبت نكردهای كه شوم طالب حضور
پنهان نگشتهای كه هويدا كنم ترا
با صد هزار جلوه برون آمدی كه من
با صد هزار جلوه تماشا كنم ترا
چشمم به صد مجاهده آيينهساز شد
تا من به يك مشاهده شيدا كنم ترا
بالای خود در آينه چشم من ببين
تا با خبر ز عالم بالا كنم ترا
مستانه كاش در حرم و دير بگذری
تا قبلهگاه مومن و ترسا كنم ترا
خواهم شبی نقاب ز رويت برافكنم
خورشيد كعبه، ماه كليسا كنم ترا
زيبا شود به كارگه عشق كار من
هرگه نظر به صورت زيبا كنم ترا
رسوای عالمی شدم از شور عاشقی
ترسم خدا نخواسته رسوا كنم ترا
***
فروغی بسطامی
(عباس بسطامی متخلص به فروغی)
(تولد: 1213 ه.ق. در كربلا، درگذشت: 1274ه.ق. در تهران)