نیم بیتو دمی بیغم، کجایی؟
ندارم بیتو دل خرّم، کجایی؟
به بویت زندهام هر جا که هستی
به رویت آرزومندم، کجایی؟
نیایی نزد این رنجور یک دم
نپرسی حال این درهم، کجایی؟
چو روی تو نبینم هر سحرگاه
بنالم زار: کای همدم، کجایی؟
ز من هر دم برآید ناله و آه
چو یاد آید رخت هر دم، کجایی؟
درآ شاد از درم، کز آرزویت
به جان آمد دل پر غم، کجایی؟
***
فخرالدین عراقی
(تولد: 610 ه.ق. در کمجان همدان، درگذشت 668 ه.ق. در دمشق)
Link
با پوزش از تاخيری که براثر مشکلات فنی، گريبان غزل دی را گرفت
***
از جراحتزار دل چیده است دامان نالهام
میرسد یعنی زکوی گلفروشان نالهام
دیده درد آلودۀ محرومیِ دیدار کیست؟
کز شکست اشک میجوشد ز مژگان نالهام
هم عنانِ درد دل، عمریست از خود میروم
نسبتی دارد به آن سرو خرامان نالهام
دید و وادیدم برونِ پردۀ رنگست و بس
هر کجا باشم، چه پیدا و چه پنهان، نالهام
با دو عالم اضطراب، اظهارِ مطلب خامشی است
صد جرس دل دارم اما نیست امکان نالهام
دوش کز بام ازل افتاد طشت کاف و نون
گر تامل مَحرم معنی است، من آن نالهام
درد عشقم، قصۀ من بشنو و خاموش باش
تا نهانم، داغ، چون گشتم نمایان، نالهام
از شکست شیشۀ دل آنقدر غمگین نیام
درد آن دارم که خواهد شد پریشان نالهام
چون سپندم نیست خاکستر، دلیل خامشی
سرمه گشتم تا ببیند چشم یاران نالهام
راز دل، چون موج، پوشیدن ندارد ساز من
میدرد، در هر تپیدن، صد گریبان نالهام
بیدل از مشت غبار حسرت آلودم مپرس
یک بیابان خار خارم، یک نیستان نالهام
***
بیدل دهلوی
(تولد: 1054ه.ق. در عظیم آباد، درگذشت: 1133ه.ق. در دهلی)
Link